سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در انتظار فرج باشید و از رحمت خدا نومید مشوید که محبوب ترینِ کارها نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ ، انتظارفرج است، تا وقتی که بنده مؤمن، بر آن مداومت ورزد . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----117221---
بازدید امروز: ----3-----
بازدید دیروز: ----3-----
تعلیم و تربیت

 

نویسنده: حمیده سعیدی پویا
چهارشنبه 86/3/9 ساعت 4:18 صبح

نکات خواندنی از روحیات شهید خرازی

 

 

زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان انقلاب و دفاع مقدس ضامن حفظ ارزشهای دینی و ملی کشور است. شیوه زندگی و مرام شهیدان سرمایه ای گرانبها برای زندگی ما در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی به ویژه در امر مملکت داری برای مسئولین و مدیران کشور است.

 

به گزارش مهر، در ایام گرامیداشت سالروز حماسه آزادسازی خرمشهر ،روز ملی حماسه و ایثار ، یکی از همرزمان شهید حاج حسین خرازی، فرمانده لشکر 14 امام حسین (ع) با ارسال نوشتاری ، ضمن اشاره به ویژگی های برجسته اخلاقی این سردار جبهه های نبرد حق علیه باطل به بیان برخی نکته های آموزنده از زندگی و مشی اخلاقی وی می پردازد به امید اینکه مسئولین و مدیران کشور با خواندن این مطالب آن را الگویی در جهت بهبود شیوه مدیریت خود قرار دهند.

 

1) برنامه ریزی و آمادگی برای کلیه احتمالات

 

یکی از خصوصیات بارز شهید خرازی برنامه ریزی و در نظر گرفتن کلیه احتمالات به ویژه در هنگام عملیاتها بود. این خصوصیت را می توانستیم در هنگام توجیه فرماندهان لشکر قبل یا حین عملیاتها بویژه عملیاتهای سختی چون کربلای 4 و 5 مشاهده کنیم. به طور نمونه به یکی از این موارد اشاره می کنم.  شب عملیات کربلای 5 حاج حسین خرازی در حال توجیه نمودن حاج اسماعیل صادقی فرمانده گردان « یازهرا (س)» بود. گردان یازهرا(س) قرار بود اولین گردانی باشد که پس از شکسته شدن خط دشمن عملیاتی را در خطوط بعدی دشمن انجام دهد. حاج اسماعیل سئوالات بسیاری را در مورد احتمالات مختلفی که می توانست برای نیروهایش در خلال عملیات پیش بیاید مطرح می نمود. حاج حسین نیز با درایتی بالا کلیه احتمالات را از موفق ترین تا سخت ترین شرایط را به همراه طرحهای مقتضی برای او بیان می کرد. این امر باعث می شد که فرماندهان در هنگام برخورد با شرایط مختلف با توجه به رایزنی ها و بررسی های قبلی در کوتاه ترین زمان بهترین اقدام را دنبال نمایند.

 

مسلما اگر این قبیل درایتها و برنامه ریزی ها در میان نیروهای اسلام نبود انجام چنین عملیاتهای حساس در آن مناطق سخت امکان پذیر نبود. فلذا برنامه ریزی برای آینده با در نظر گرفتن کلیه ظرفیتها، محدودیتها و احتمالات لازمه یک سیستم پویا و فعال می باشد. این امر در امر مملکت داری به ویژه در شرایط سختی که کشور ما بواسطه فشارهای غرب قرار دارد، امری خطیر و گریز ناپذیر برای کلیه مدیران و مسئولین کشور است.  

 

2) اوج اخلاص و شکرگزاری

 

عملیات کربلای 5 در یکی از سخت ترین مناطق عملیاتی آغاز شد. بسیاری از محورهای عملیات در شب عملیات باز نشد و عملا طرحهای اولیه با مشکلات عدیده ای روبرو شده بود. یکی از دوستان اطلاعات عملیات تعریف می کرد صبح روز اول عملیات با حاج حسین در حال بررسی شرایط منطقه عملیاتی بودیم که به ما اطلاع دادند که یکی از محورهای مهم با رشادت نیروهای اسلام باز شد حاج حسین به محض شنیدن این خبر بلافاصله سجاده خود را پهن و دو سجده شکر انجام داد.

 

یکی دیگر از دوستان طرح و عملیات لشکر می گفت:" در حین درگیری شدید در حوالی نهر دوعیجی نیروهای اسلام موفق به تصرف مواضع مستحکم دشمن شدند. حاج حسین که نزدیک منطقه درگیری بود بلافاصله پس از این خبر از پی ام پی فرماندهی خارج شد و دو سجده شکر انجام داد."

 

سجده شکر سوم حاج حسین مربوط به چند ساعت قبل از شهادتش می باشد. دشمن برای بازپس گیری مواضع از دست رفته خود در مرحله سوم عملیات کربلای 5 فشار خیلی زیادی به رزمندگان اسلام وارد می کرد. شرایط بسیار حساس بود. حتی دشمن شب نیز به پاتکهای خود ادامه می داد. از طرفی دیگر نیروهای مهندسی رزمی تلاش زیادی را برای تحکیم مواضع رزمندگان انجام می دادند. حاج حسین خرازی به دلیل شرایط حساس خط یکی از مسئولین محورهای خود (حاج حسین رضایی معروف به حاج حسین تانکی)  را برای پیشبرد امور در خط مقدم اعزام کرده بود.

 

حاج حسین منشا کارهای خیر و نیک را تنها تلاشهای شخصی نمی دید بلکه آنها را عنایت حق می دانست. 


 
آن شب جلسه مهمی در مقر قرارگاه برگزار شده بود و شهید خرازی حاج احمد موسوی مسئول اطلاعات عملیات لشکر را در مقر فرماندهی نزدیک خط مقدم به جانشینی خود و برای هماهنگی گذارده بود. شرایط به حدی حساس بود که حاج حسین بارها از قرارگاه از طریق بی سیم جویای شرایط می شد. نیروهای مهندسی لشکر در سخت ترین شرایط زیر آتش شدید دشمن و فشار نیروهای دشمن اقدام به ارسال امکانات و تحکیم خط نمودند. الحمدالله آن شب خط تثبیت شد و یکی از دغدغه های مهم عملیات برطرف شد. حاج حسین حدود ساعت 4 صبح بلافاصله بعداز جلسه قرارگاه وارد سنگر فرماندهی نزدیک خط مقدم شد. حاج احمد موسوی مسئول اطلاعات عملیات گزارشی از اوضاع داد. حسین با شنیدن این اخبار بسیار خوشحال شد و بلافاصله سجاده خود را که همیشه همراهش بود روی زمین سنگر پهن کرد و دو سجده شکر انجام داد. حسین ساعت 11 همان روز در بیرون این سنگر دعوت حق را لبیک گفت و به آرزوی دیرینه خود رسید.

شاید بتوان گفت، سجده های حسین بهترین آموزه فرهنگ بسیجی است که منشا کارهای خیر و نیک را تلاشهای شخصی نمی بیند بلکه آنها را عنایت حق می داند. یکی از مدیران من بعد از جنگ در یکی از ادارات حرف جالبی زد. می گفت برخی افراد 2 درصد کار می کنند ولی به میزان 100 درصد آنرا عرضه می کنند، برخی نیز 100 درصد کار می کنند ولی به اندازه 2 درصد هم کارهای خود را عرضه نمی کنند.  راستی ما به میزانی که ادعا می کنیم کار می کنیم.؟ما همگی  به ویژه مسئولین چقدر معتقد و ملتزم به این فرهنگ هستیم. کاری کنیم که شرمنده این عزیزان در آن دنیا نباشیم. باید همیشه جمله شهید والا مقام شهید بهشتی در ذهنمان باشد که بهشت را بها دهند نه به بهانه. حاج حسین و شهیدان خوب معنی این جمله را درک کرده بودند.

 

3-روحیه و شجاعت بالا

 

یکی از صفات بارز شهید خرازی شجاعت و روحیه بالای او در هنگام عملیات بود. دقایقی قبل از شروع عملیات کربلای 5 با حاج حسین وارد یکی از محورهای عملیاتی شدیم. دو نفر از فرماندهان دیگر از جمله شهید حاج احمد کاظمی فرمانده لشکر نجف اشرف و احتمالا حاج علی زاهدی فرمانده تیپ قمر بنی هاشم (ع) نیز به وی ملحق شدند و با شروع عملیات و افزایش حجم آتش دشمن روحیه و جسارت این فرماندهان بیشتر می شد. گویی تناسبی میان شرایط سخت و افزایش روحیه آنان وجود داشت. من خیلی نگران جان حاج حسین بودم. حسین مثل گوهری در لشکر بود که همه افراد به ویژه نیروهای همکار وی نوعی وظیفه در قبال سلامتی و حفظ جان آن احساس می کردند. علیرغم خطرات بالای خطوط مقدم، فرماندهان ارشد سپاه اسلام از جمله شهید خرازی در کلیه عملیاتها و شرایط سخت در خط مقدم با نیروهای بسیجی همراه بودند، این امر هم باعث شناخت و درک آنها از شرایط عملیات و هم باعث افزایش روحیه نیروهای بسیجی می شد.

 

لازم است مدیران و مسئولین نظام در تمام شرایط به ویژه در شرایط سخت فعلی با روحیه و جسارتی همانند رزمندگان و درایتی واقع بینانه با حضور در میان مردم و حوزه وظایفی خود امورمملکت را به پیش ببرند  چراکه مقاومت همراه با عقلانیت و جسارت همراه با واقع گرایی ضامن پیشرفت ملتها بوده است. 


 

جسارت و روحیه بالای فرماندهان و نیروهای رزمنده همراه با درایت و عقلانیت آنها باعث موفقیت ما در جنگ شد. حضور فرماندهان در خطوط مقدم باعث شناخت و درک بهتر آنها از اوضاع بود. لازم است مدیران و مسئولین نظام در تمام شرایط به ویژه در شرایط سخت فعلی با روحیه و جسارتی همانند رزمندگان و درایتی واقع بینانه با حضور در میان مردم و حوزه وظایفی خود امور مملکت را به پیش ببرند. تاریخ بشر نشان داده است مقاومت همراه با عقلانیت و جسارت همراه با واقع گرایی ضامن پیشرفت ملتها بوده است. رزمندگان و فرماندهان جنگ به خوبی توانسته بودند میان این عوامل رابطه منطقی و ارزشی برقرار نمایند.

 

4-  انجام وظیفه از روی عشق و اخلاص

 

در اواخر مرحله اول عملیات کربلای 5 بودیم. شرایط سختی بر گردانها و واحدهای عملیاتی لشکر تحمیل شده بود و لازم بود که یک سازماندهی مجددی صورت پذیرد. در این اثنی ماموریت انجام عملیات دشواری برای تحکیم خط مقدم به لشکر واگذار شده بود. برخی از مسئولین لشکر اعتقاد داشتند با توجه به شرایط ویژه لشکر این عملیات یا توسط یگانهای دیگر انجام شود یا حداقل چند روز دیگر برگزار گردد. شهید خرازی علیرغم علم بر اوضاع و درک مشکلات لشکر، به همه واحدها و گردان عملیاتی (به فرماندهی حاج علی مزروعی) دستور آمادگی برای انجام عملیات را داده بود. صبح قبل از عملیات با شهید خرازی عازم قرارگاه فرماندهی کل شدیم. من در بیرون سنگر فرماندهی منتظر ایشان بودم که دیدم حاج حسین و آقا رحیم صفوی (فرمانده فعلی سپاه)  از جلسه بیرون آمدند و با یکدیگر مشغول صحبت شدند. آقا رحیم در یک لحظه به حاج حسین گفت شرایط لشکر را درک می کنم ولی عملیات امشب را نه فقط به عنوان یک وظیفه بلکه بایستی از روی عشق باید انجام دهی و راهی نیز غیر از این نداریم. حاج حسین پس از شنیدن این مطلب (انجام وظیفه از روی عشق) سرش را لحظاتی پائین انداخت و بعد رو به من کرد و گفت برو به همه نیروها بگو برای انجام عملیات آماده باشند. بلافاصله عازم منطقه عملیاتی شدم و به همه واحدها دستور حاج حسین ابلاغ شد. وقتی با شهید علی مزروعی فرمانده گردان عملیاتی مواجه شدم و دستور حاج حسین را به وی گفتم او نیز همان برخورد عاشقانه شهید خرازی با دستور انجام داد.

 

اگرچه در جنگ ما درایت و برنامه ریزی دقیق وجود داشت، ولی با توجه به نابرابری امکانات و حمایت گسترده ارتجاع منطقه و استکبار جهانی از صدام موفقیت ما مدیون رشادت، اعتقاد و توکل بر خدا، توسل به ائمه و انجام وظیفه از روی اخلاص و عشق بود. نهادینه کردن فرهنگ بسیجی و منش رزمندگان دفاع مقدس در تمام حوزه های اجتماعی به ویژه در سیستم دولتی وظیفه فردی و جمعی همه ما می باشد.

 

5- جذبه و قاطعیت مدیریتی

 

حاج حسین در عین اینکه متخلق به اخلاق اسلامی و دارای روحیه ای لطیف و حساسی بود، در خلال امور اجرایی به ویژه در هنگام عملیات از مدیریت قوی و جذبه بالایی برخوردار بود. این امر به نحوی بود که همه فرماندهان و مسئولین لشکر بدون استثناء از دستورات ایشان در هر شرایطی پیروی می کردند و این تنها به خاطر سلسله مراتب نبود بلکه نشانه ای از اعتقاد قلبی آنها نسبت به تجربه و قابلیت حاج حسین و در عین حال عشق و علاقه آنها نسبت به ایشان بود. در واقع حاج حسین دارای جذبه ای بسیار بالا و مثبت بود. عشق و علاقه نیروهای لشکر به حاج حسین به حدی بود که هیچ کس از برخوردهای موردی ایشان نه تنها ناراحت نمی شد، بلکه آنرا نوعی توجه حاج حسین به خود می دانست. حتی فرماندهان لشکرهای دیگر و حتی فرماندهان مافوق حاج حسین در برخی اوقات نظرات ایشان را از دریچه یک دستور ملاحظه می کردند. صبح روز عملیات کربلای 5 فرماندهان برخی لشکرها از جمله برادر قالیباف فرمانده وقت لشکر 5 نصر به همراه فرمانده قرارگاه قدس برادر عزیز جعفری در سنگر شهید خرازی در حال بررسی اوضاع منطقه عملیاتی بودند. در عمده مباحث نظرات حاج حسین مورد توجه و مبنای تصمیم گیری این فرماندهان بود.

 

با توجه به قاطعیت فرماندهان جنگ باید بدانیم که مدیریت کارا بر اساس اصولی چون تجربه، علم و دانش، روابط صحیح انسانی و ویژگی های شخصیتی افراد شکل می گیرد. در این میان در صورتی که متغیرهای دیگری چون خلوص نیت و دلسوزی و اعتقادات دینی به آن افزوده شود میزان کارایی این مدیران افزایش خواهد یافت. مجموعه این شرایط می تواند میزان تاثیر گذاری آنها در امور اجرایی را حتی فراتر از حوزه مسئولیت، حدود اختیارات آنها را بالا ببرد. در این شرایط نهادها و حوزه های دیگر با درک این قابلیتها و اخلاص مسلما برای مصالح حوزه وظایف خود به نظرات این افراد توجه می نمایند. تحقق این شرایط نیازمند صعه صدر، درک بالا و وجود نوعی تفاهم و احساس مشترک نسبت به اهداف و وظایف سازمانی است. این موضوعی است که باید سرمشق تمام مسئولین و مدیران نظام قرار داشته باشد. مصداق واقعی و الگوی عملی چنین مفاهیمی رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس هستند.

 

6- دوری از هرگونه حب مقام و پست

 

« یکی از صفات بارز شهید خرازی بی اعتنایی وی به امور دنیا و موقعیت و مقام داشتن بود. پذیرش فرماندهی لشکر 14 را نیز تنها به دلیل یک وظیفه قبول کرده بود. در خلال عملیات کربلای 5 در سنگری در نزدیک خط مقدم بودیم. فشار دشمن بسیار زیاد بود. هر لحظه خبر شهادت نیروها و برخی فرماندهان را به حاج حسین می دادند. حاج حسین شروع به خواندن بخشی از خطبه حضرت علی (ع) در خصوص مالک اشتر نمود و پس از لحظه ای با یاد عزیزان از دست رفته و بغضی در گلو گفت:" کجایند دوستداران پست و مقام که این لحظات سخت را ببینند."

 

یکی از صفات بارز شهید خرازی بی اعتنایی وی به امور دنیا و موقعیت و مقام داشتن بود. پذیرش فرماندهی لشکر 14 را نیز تنها به دلیل یک وظیفه قبول کرده بود. 


 
یکی از دلایل موفقیت در دفاع مقدس، نوع نگاه فرماندهان جنگ به موقعیتها پستهای فرماندهی بود. آنها حتی الامکان از پذیرفتن مقام خودداری می کردند و در صورتی که توان آن را نداشتند به هیچ عنوان زیر بار آن نمی رفتند و پذیرفتن آنرا تنها با معیار کارایی و به عنوان وظیفه قبول می کردند و در صورتی که فردی را بهتر و کاراتر از خود می دیدند حتما مقام خود را واگذار می نمودند. این روحیه و رفتار باعث افزایش کارایی سپاه اسلام و عنایت خدا به آنها در جنگ با صدام شد. در صورتی که این روحیه و معیارهای واقعی بر مبنای سلامت نفس و کارایی و تجربه افراد ملاک اداره کشور قرار گیرد میزان توانمندی های نظام و اعتماد مردم به آن زیادتر خواهد شد. به راستی هر کدام از ما که موقعیت یا مقامی را در هر سطحی در اختیارگرفته ایم چقدر لیاقت آن را داریم و چقدر حق آن را ادا می کنیم. بدانیم برای همه این موقعیتها روزی پاسخگو می باشیم که جبران آن امکان پذیر نیست. 

7- وظیفه شناسی و دید کلان داشتن

 

« در خلال عملیات کربلای 5  قرارگاه با حاج حسین خرازی تماس گرفته بود و در خصوص عدم استقرار نیرو در برخی نقاط حوالی خط مقدم در محدوده لشکر 14 گزارش داده بود. حاج حسین به من و یکی از نیروهای اطلاعات عملیات لشگر دستور داد سریع اوضاع را در خط بررسی و در صورت صحت گزارش قرارگاه، یک گروهان نیرو عازم خط شود. پس از بازدید از خط متوجه شدیم که هیچ فاصله ای میان نیروهای لشکر 14 وجود ندارد و مشکل مربوط به یکی از یگانهای همجوار می باشد. وقتی به حاج حسین گزارش بازدید را دادیم. با حالت خاصی برگشت و به ما گفت:" در جبهه خط لشکر 14 یا لشکر دیگر نداریم، همه این خط متعلق به اسلام است. سریع یک گروهان نیرو در همان نقطه مستقر نمایید." حاج حسین بلافاصله پس از دستور فوق و استقرار نیروها در خط  با قرارگاه نیز تماس گرفت و گزارش اوضاع را داد و خواست تا یگان مربوطه نیز وظیفه خود را انجام دهد.»

 

تقسیم وظایف و ایجاد حدود و اختیارات در عرصه مسائل اجتماعی به ویژه در امر مملکت داری امری لازم می باشد. لیکن اگر همه یک هدف اساسی و آن حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی و ارتقاء کشور در عرصه های مختلف را مد نظر قرار دهند و با دیدی کلان و همه جانبه به اوضاع نگاه کنند و از برداشتها و رفتارهای تنگ صنفی و جناحی خارج شوند، مسلما کاستی ها و مشکلات با کمک یکدیگر سریعتر حل می شود. بایستی درک کنیم تلاش برای انداختن تقصیرات به گردن دیگران و انحصار کردن موفقیتها و پیشرفتها نزد خودمان نه تنها باعث ایجاد بدبینی و از بین رفتن همدلی می شود، بلکه مغایر با رقابتهای سالم و مصالح نظام و ملت می باشد. اگر همانند بسیجیان و رزمندگان اقداماتمان برای خدا باشد و پاداش را هم از او ببینیم، بسیاری از این خصلتها ناپسند کنار خواهد رفت.

 

8- توجه به مسائل خرد در عین دید کلان داشتن

 

توجه به مسائل جزئی تحت امر در عین داشتن یک دید کلان نسبت به امور یکی دیگر از صفات حاج حسین بود. در خلال عملیات کربلای 5 ایشان را به خط مقدم می بردم. در مسیر جنازه یک شهید را مشاهده کردیم. حسین گفت:" سریع به تعاون لشکر بگو برای بردن جنازه اقدام شود." ایشان در خط مقدم پس از گفتگو با فرمانده خط و بررسی اوضاع، با نیروهای بسیجی مستقر در خط نیز گفتگو کرد و از هر یک پرسید وظیفه آنها چیست و در صورت پاتک دشمن چگونه می جنگند. یکی از این نیروها امدادگر بود. حاج حسین به او گفت:" اگر زخمی نداشتی و دشمن هم به خط نزدیک شده بود چه می کنی؟" او هم جواب داد:" با همین نارنجکها با آنها می جنگم." حسین به او گفت:" می توانی نشان بدهی، آن بسیجی هم یکی از نارنجکها را به سمت دشمن پرتاب کرد. حاج حسین از آمادگی و جسارت نیروها لذت برد و نیروهای بسجی نیز از حضور فرمانده لشکر در خط مقدم ، تواضع و توجه او نسبت به خودشان خوشحال شدند.

 

اگر همه یک هدف اساسی و آن حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی و ارتقاء کشور در عرصه های مختلف را مد نظر قرار دهند و با دیدی کلان و همه جانبه به اوضاع نگاه کنند و از برداشتها و رفتارهای تنگ صنفی و جناحی خارج شوند، مسلما کاستی ها و مشکلات با کمک یکدیگر سریعتر حل می شود. 


 
یکی از دوستان تعریف می کرد حاج حسین به نحوه تغذیه نیروها به ویژه درخلال عملیات و در خط مقدم توجه خاصی داشت. بر همین اساس تدارکات لشکر برنامه ریزی قوی ای در این زمینه داشت. خود من بارها شاهد بودم که مسئولین پشتیبانی لشکر به ویژه برادر شریفی مسئول تدارکات لشکر خود با اولین ماشینهای تدارکاتی وارد خط مقدم می شد. این امر باعث شده بود لشکر 14 در بیشتر اوقات سه نوع غدا برای نیروها طبخ نماید. مثلا برای نیروهای مستقر در خط مقدم یک نوع، برای نیروهای مستقر در منطقه ای عملیاتی نوعی دیگر و برای نیروهای مستقر در عقبه لشکر غذای متفاوت تهیه می کرد.

یکی از دوستان تعریف می کرد نیروهای مستقر در خط مقدم در جاده خندق (یکی از دشوارترین خطهای عملیاتی) با بی آبی مواجه شده بودند. وضعیت این نقطه از خط به نحوی بود که ارسال اقلام تدارکاتی و حتی تردد افراد و جابجایی نیروها تنها در شب انجام می شد و در خلال روز هرگونه رفت و آمد بسیار خطرناک بود. حاج حسین به محض شنیدن بی آبی بچه ها خود شخصا بدون اینکه به کسی چیزی بگوید به همراه یکی از نیروها یک بشکه آب به آن نقطه برده بود. این اقدام باعث افزایش روحیه رزمندگان لشکر و جسارت آنها در این نقطه حساس پدافندی شده بود.

 

انسانها در زندگی شخصی و اجتماعی خود با مسائل بزرگ وکوچک درگیر می باشند. غافل شدن از هر کدام از این جبنه ها هزینه های خود را دارد. در امر مملکت داری مسئولین و مدیران باید در عین اینکه مسائل کلان کشور و برنامه های عدیده و درازمدت را دنبال می نمایند باید به مسائل خرد و روزمره مردم و امور جزئی کشور نیز توجه لازم داشته باشند. این امر نیازمند دید و درایتی قوی و دقیق دارد.

 

نحوه شهادت سردار حاج حسین خرازی:

 

حاج حسین عاشق شهادت بود . هیچ  چیز به غیر از آن او را آرام نمی ساخت. حاج حسین شب قبل از شهادت برای شرکت در یک جلسه حساس به قرارگاه رفته بود، ولی به واسطه شرایط سخت خط مقدم دائما در تماس بود. نیمه شب به سنگر برگشت و پس از شنیدن موفقیت نیروها در تثبیت خط دو سجده شکر گذاشت و پس از اقامه نماز صبح خوابید. ما نیز چون شب قبل بیدار بودیم نیز به خواب رفتیم. حوالی ساعت 11 صبح ماشین غذا در هنگام رفتن به خط مقدم مورد هدف قرار گرفته بود، راننده بعدی برای گرفتن آدرس دقیق نیروها در خط به سنگر فرماندهی مراجعه کرده بود، حاج حسین پس از راهنمایی وی در حال گفتگو با چند تن از مسئولین لشکر بود که ناگهان خمپاره دشمن در نزدیکی وی فرود آمد و ایشان را به شهادت رساند.

 

من در حال خواب و بیداری متوجه انفجار خمپاره شدم، یکی از نیروها با نگرانی گفت حسین آقا بیرون است، ناگهان لحظه ای بعد یکی از دوستان وارد سنگر شد و گفت حسین شهید شد. به بیرون سنگر رفتیم انگار حاج حسین سالها بود که به خواب رفته بود. جنازه ایشان را به همراه برادر علی اکبری از نیروهای اطلاعات عملیات به سنگر همجوار انتقال دادیم. سکوتی خاص به همراه بغض و گریه بین بچه ها حکم فرما شد. حادثه ای اتفاق افتاده بود که حتی ما قبل از آن یک لحظه به خودمان اجازه نمی دادیم فکر آن را هم بکنیم. جنازه به عقب انتقال داده شد. هیچ کس روحیه دادن این خبر به نیروها به ویژه در خط مقدم را نداشت. حاج حسین رضایی از مسئولین محور لشکر که در خط مقدم مستقر بود چند مرتبه به سنگر ما تماس گرفت و سراغ حاج حسین را می گرفت و ما هر بار بهانه ای می آوردیم. وقتی بعد از ساعتی از خط مقدم به سنگر آمد و خبر را فهمید پذیرش آن برایش دشوار بود. نوع تشیع جنازه ایشان در مقر لشکر و شهر اصفهان و زیارت قبر وی نشان دهنده جایگاه حسین بین رزمندگان و مردم ایران بود. اما شهیدان ما متعلق به یک لشکر یا یک شهر نبودند، آنها متعلق به کل ملت، یا کل مسلمانان یا بهتر بگوییم به کل بشریت تعلق داشتند. تلاش و جانفشانی آنها و خونشان با ارزشترین سرمایه برای حفظ ارزشهای اسلامی و ملی است. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.

 
 
 



 نظرات کاربران


© پایگاه اطلاع رسانی رجا

Info@RajaNews.Com

"Best View "1024*768


    نظرات دیگران ( )

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • پیوندهای روزانه

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  •